پاسخ به پرسش ها (قسمت هفتم)

دکتر پیتر ماسترز

ایمان مسیحی براین باور است که تنها یک خدای حقیقی و قادر مطلق وجود دارد. امّا او خدای تثلیث است بدین معنی که سه شخص در ذات خدا وجود دارد. این سه شخص، شاخص امّا در عین حال یکی‌اند و ذات روحانی یکسانی را شریکند، در توافق و هماهنگی کامل با یکدیگرند و هریک ازلی و قادر مطلق است.1

 

این نکته در یکی از اعتراف نامه های تاریخی، بدین شکل آورده شده است:

«در این وجود لایزال و الهی، سه هستی وجود دارد : پدر، کلام یا پسر و روح القدس. از یک ذات، قدرت و ازلیت. هریک تمامی ذات الهی را دارد و درعین حال این ذات تقسیم و جدا نشده است. تثلیث در رابطه و مشارکت ما با خداوند نقشی اساسی دارد.» 2

این آموزه هم در عهد قدیم و هم در عهد جدید دیده می‌شود، منتهی در عهد قدیم به روشنی و در عهد جدید، به شکلی کاملاً درخشنده و شفاف. در این مختصر، تنها به چندین آیه از کلام خداوند اشاره شده تا حقانیت موضوع نشان داده شود. کتاب ها و رساله های تحقیقی فراوانی در این باره وجود دارد که همگی آن آیات را فهرست کرده‌اند.

در اولین کتاب انجیل، خداوند برای معرفی و آشکار ساختن خود، از ضمیر جمع استفاده می‌کند که نشان می‌دهد در ذات خداوند چندین شخص وجود دارد.3 در نبوت عهد قدیم در یک جمله از هر سه شخص الهی یاد شده است: بنده خداوند (خداوند مسیحا)، خداوند خدا را به عنوان یک شخص (خدای پدر) و روح القدس به عنوان یک شخص.

دو آیه شبیه این در کتاب اشعیاء نبی وجود دارد 4. اشارات روشن به رابطه بین خدای پدر و خدای پسر نیز در کتب مقدس شده است. 5

قسمت‌هایی از عهد قدیم که تئوفانی (ظهور خداوند در قالب آدمی - Theophany) را ثبت کرده‌اند، گویای ظهور فردی‌اند به شکل فرشته (پیام آور) که کلام نشان می‌دهد او خداست و درعین حال فرستاده شده از جانب خدا.

 

 

این بخش‌هایی از کتاب به روشنی دو شخص از تثلیث را نشان می‌دهند. 6 همچنین از مسیح در چندین جای کتاب های نبوتی به عنوان موجودی جدای از خداوند یاد شده و درعین حال خود خدا 7. از روح القدس نیز یاد شده به عنوان او که از سوی خدا فرستاده شده و خود دارای قدرت الهی است. اشاره‌هایی به روح القدس، صرفاً توضیح دهنده این نیستند که خداوند چگونه قدرت خود را اعمال می‌کند، بلکه نشانگر شخصی جدا و شاخص هستند.8 به علاوه می‌خوانیم که خداوند چگونه روح خود را می‌فرستد 9.

ایمانداران در دوره عهد قدیم بخوبی براین حقیقت واقف بودند که مسیحایی از سوی خداوند خواهد آمد که خود شخصی الهی است و همچنین روح القدس نیز دارای قدرت الهی است و کارهای خارق العاده ای از جانب خدا انجام می‌دهد.

لذا زمانی که مسیح به این دنیا آمد، ذات و قدرت الهی‌اش (و قدرت الهی روح القدس) برای ایمانداران اولیه، موضوعی تازه نبود زیرا چون بقیه ایمانداران عهد قدیم، بر وجود سه شخص الهی تثلیث آگاهی داشتند. در روز پنطیکاست هیچ مشکل یا سردرگمی در میان آن ایمانداران اولیه وجود نداشت و هیچ واهمه‌ای از ارائه خداوند تثلیث در آموزه‌هایشان نبود.

در کل عهد جدید خداوند عیسی مسیح به صورت بسیار واضحی منجی و پسر ازلی خدا است. در کلام به روشنی به این مطلب اشاره شده که او در برابر پاداش آنچه بر روی صلیب انجام داد، ذات الهی به خود نگرفت، بلکه از ازلیت و همیشه برابر با خدای پدر بوده و هست. (این قضیه چنان اهمیتی دارد که در چندین آیه بر صحت آن تاکید شده است.)10

کلمات دانیال نبی در فهم اینکه مسیح چگونه خود را می‌شناساند، اهمیت بسیار ویژه‌ای دارند چرا که دانیال در مورد فردی الهی صحبت می‌کند به نام “پسر انسان” که به او سلطنتی زمینی داده خواهد شد. این دقیقاً عنوانی است که خداوند عیسی مسیح برای معرفی خود از آن استفاده می‌کرد در کتاب دانیال نبی در فصل 7 و آیات 13 و14 چنین آمده است:

«در رؤیاهای شبانه نگریستم و ای مثل پسر انسان با ابرهای آسمان آمد و نزد قدیم‌آلایّام رسید و او را به جضور وی آوردند. و سلطنت و جلال و ملکوت به او داده شد تا جمیع قوم‌ها و امّت‌ها و زبان‌ها او را خدمت نمایند. سلطنت او سلطنت جاودانی و بی‌زوال است و ملکوت او زایل نخواهد شد.»

خداوند عیسی مسیح به تکرار از خود به عنوان “پسر انسان” یاد می‌کرد و شنوندگان یهودی‌اش که می‌دانستند این لقبی که دانیال به فردی الهی داده است، دریافته بودند که او خود را خدا می‌خواند.11 دانیال در رؤیایش “قدیم‌الایّام” را دید که به “پسر انسان” قدرت و تملّکی کامل و ازلی می‌دهد. (توسل خداوند عیسی مسیح به این عنوان الهی در چندین جای عهد جدید ثبت شده که بسیار اهمیت دارد. در این جا تعدادی از آن آیات ذکر می‌شود که البته شامل همگی این آیات نیست.) 12

خداوند عیسی مسیح خود اغلب از رابطه‌اش با پدر صحبت می‌کرد 13 در زمان غسل تعمیدش زمانی که روح القدس برای کارش بر زمین بدو ملحق شد، صدای پدر از آسمان حقانیت او را تضمین نمود. 14 در انجیل متی زمانی که مسیح فرمان کبیر خود را به حواریونش می‌دهد، از هر سه شخص تثلیث یاد شده است :«پس رفته، همۀ امّت‌ها را شاگرد سازید و ایشان را به اسمِ پدر و پسر و روح القدس تعمید دهید 15.

در سرتاسر عهد جدید عیسی مسیح به عنوان شخصی که دارای تمامی صفات الهی است به ما معرفی شده است. پولس رسول می‌گوید که «در وی از جهت جسم، تمامی پُریِ الوهیّت ساکن است» 16‏ و همچنین: «در وی تمامی خزاین حکمت و علم مخفی است» 17.

در روز پنطیکاست روح القدس با تمامی قدرت الهی‌اش آمد تا کار منجی را – که از مردگان برخاسته بود- در کلیسا و بر جانها انجام دهد. اوست که دل را از نو ساخته، ذهن را منور کرده و با راندن فرد به سوی مسیح، او را از نظر روحانی متحول می‌سازد 18.

آموزه انجیلی تثلیث برای نجات فردی، آموزه‌ای اساسی است، چرا که نجات‌دهنده‌ای را برای آدمی گم گشته فراهم می‌سازد. خدای پدر، از طرف کلیت تثلیث عمل می‌کند، در حالیکه پسر وارد قالبی بشری می‌شود تا جایگزین گناهکاران شود. خدای پدر بنابر عدالت خود پسر را – که جایگزین گناهکاران شده – مجازات می‌کند. این تعلیم در الهیات مسیحیت به این شکل به تصویر درآمده که پدر و عده اهدای ازلی قومی را به پسر می‌کند مشروط به اینکه او به زمین آمده و برای آن قوم مرده تا آنها را باز خرید کند. خدای پسر حال دقیقاً چنین کاری را کرده و روح القدس، در دل و جان آنها که نجات خواهند یافت کار می‌کند تا آنها را به حقیقت راهنمون سازد، تا زمانیکه سلطنت مسیح کامل شود، (تمام افراد برگزیده، با شنیدن کلام، توبه کرده و ایمان آورند).

فرقه های ضاله، چندین آیه از آیات کلام را به صورت غلطی تعبیر کرده‌اند تا قدرت مسیح را محدود ساخته تا او را پایین‌تر از ذات الهی جلوه دهند. به عنوان مثال در جایی از کلام، مسیح گفته که به خودی خود نمی‌تواند کاری انجام دهد 19 و یا اینکه پدر از او بزرگتر است 20.

 

امّا چنین آیاتی، به هیچ وجه قدرت الهی مسیح را از او نمی‌گیرند، چنانکه او خود بر آن تاکید دارد. خداوند به این دنیا آمد تا خود را در جای آدمی قرار دهد و زیر سلطه قوانین خداوند باشد تا بتواند زندگی کاملاً مطیعانه و بدون گناهی – به جای آنها که نجات خواهند یافت – در روی زمین داشته باشد. زمان حیات او برروی زمین، زمان فروتنی خود مختارانۀ اوست به عنوان نماینده آدمی، و لذا به نظر می‌رسد که او تحت فرمان پدر است، وضعیتی که نه در ابدیت پیشین و نه در ابدیتی که خواهد آمد، صادق است. وقتی که او اشاره می‌کند که هیچ کاری نمی‌کند – جز آنکه پدر فرمان داده – به واقع می‌گوید که بین او و پدر هماهنگی و تفاهم نظر کاملی است و نه اینکه او تحت اراده پدر است.

گاهی وقت ها این سؤال پیش می‌آید که چگونه مسیح می‌تواند خداوند باشد در حالیکه همه چیز را نمی‌دانست؟ این مسئله زمانی روی می‌دهد که خداوند درباره پایان دنیا صحبت می‌کند و می‌گوید، «ولی از آن روز و ساعت غیر از پدر، هیچ کس اطّلاع ندارد، نه فرشتگان در آسمان و نه پسر هم» 21.

عده‌ای می‌کوشند تا مشکل کلمات معما گونۀ مسیح را بدین گونه حل کرده و بگویند، او در ذات الهی خود دقیقا زمان پایان دنیا را می‌دانست امّا نه در ذات انسانی‌اش. امّا دو ذات مسیح، هر چند مشخص، امّا کاملاً در هم آمیخته‌اند و او به واقع کاملاً انسان و کاملاً خدا بود. ممکن نیست که پاره ای از او بر چیزی آگاهی داشته باشد و پاره ای نه. او همه چیز را می‌دانست 22.منظور خداوند از کلمات فوق این بود که او با هوش و ذکاوت بشری‌اش قادر نبود تا پی به آن زمان ببرد زیرا امکان گمانه‌زنی یا پیشگویی زمان این رخداد برای هیچ مخلوقی ممکن نیست، نه حتی برای فرشتگان، امّا او می‌دانست زمانی که این دنیا به پایان خواهد رسید زیرا او ذات الهی داشت، به واقع در گفتار مفصل پیش از این آیات، او به حواریون گفته بود که او همه چیز را در این رابطه می‌داند 23. بعد از آن است که او اعلام کرد که اگر او تنها یک انسان می‌بود، قادر نبود تا براین نکته آگاهی داشته باشد.

این جملات رازگونۀ خداوند نباید به نحوی تعبیر شود تا نافی استنادهای فراوان و روشن عهد جدید شود، مبتنی بر اینکه او مسیح خداوند است. خداوند عیسی مسیح که مسیحیان به او ایمان داشته و به او محبت می‌ورزند، شخص دوم تثلیث اقدس است که حیاتی ازلی دارد 24 او خالق همه آفریده‌ها 25 کاتب اصلی کتاب مقدس 26 نور جهان 27 بخشنده حیات روحانی به جانهای نیازمند 28 پسر خدا که به این دنیا آمد تا رستگاری را تضمین کند 29 و نجات دهنده ای است که مردم را به سوی خود دعوت می‌کند 30. او بخشندۀ گناهان 31 و مستجاب کنندۀ دعاهای آنهاست 32 او دوباره با قدرت و جلال باز خواهد گشت 33 تا قاضی نهایی عالم باشد 34 و پادشاه قوم بازخریده شده‌اش در جلال ابدی 35.

پولس رسول می‌گوید :«مسیح همه [چیز]... است» (کولسیان 3: 11) مگر خداوند، خدای همه آنهایی باشد که این کلمات را می‌خوانند و بادا که دعای همین رسول پاسخ داده شود:

«از این سبب، زانو می‌زنم نزد آن پدر، که از او هر خانواده‌ای در آسمان و بر زمین مُسَمّیٰ می‌شود؛ که بحسب دولت جلال خود به شما عطا کند که در انسانیّتِ باطنیِ خود از روح او به قوّت زورآور شوید، تا مسیح به وساطت ایمان در دلهای شما ساکن شود؛ و در محبّت ریشه کرده و بنیاد نهاده، استطاعت یابید که با تمامی مقدّسین ادراک کنید که عرض و طول و عمق و بلندی چیست؛ و عارف شوید به محبّت مسیح که فوق از معرفت است تا پر شوید تا تمامی پری خدا. الحال او را که قادر است که بکند بی‌نهایت زیادتر از هرآنچه بخواهیم یا فکر کنیم، بحسب آن قوّتی که در ما عمل می‌کند،او را در کلیسا و در مسیح عیسی تا جمیع قرنها تا ابدالآباد جلال بادآمین.» (افسسیان فصل 3 آیات 14 تا 21)

 

1. رساله اول یوحنا فصل 5 آیه 2- رساله دوم قرنتیان فصل 13 آیه 14.

2. فصل دوم و بخش سوم از اعتراف نامه وست‌مینستر (1646) و اعتراف نامۀ کلیسای تعمیدی (1689)

3. پیدایش 1: 25، 11: 7

4. اشعیا 48: 16، 61: 1

5. مزمور 45: 6- 7؛ دانیال 7: 13- 14

6. پیدایش 31: 11- 13؛ خروج 3: 2- 6، 23: 23، 32: 34؛ یوشع 5: 13- 15؛ داوران 6: 11- 24.

7. اشعیا 7: 14، 9: 6- 7.

8. اشعیا 48: 16

9. یوئیل 2: 28- 32

10. میکا 5: 2؛ یوحنا 1: 1- 4؛ 8: 56- 58؛ 17: 5، 24، 25؛ رومیان 9: 5؛ فیلیپیان 2: 5- 7؛ کولسیان 1: 15- 17

11. دانیال 7: 13- 14

12. متی 16: 13، 19: 28؛ مرقس 8: 31، 38؛ لوقا 6: 22، 9: 22، 26؛ 12: 8؛ 22: 48؛ یوحنا 3: 13، 5: 27.

13. متی 11؛ یوحنا 5: 17- 38

14. متی 3: 16- 17

15. متی 28: 19

16. کولسیان 2: 9

17. کولسیان 2: 3

18. اعمال رسولان 2؛ یوحنا 15: 26؛ غلاطیان 4: 6

19. یوحنا 5: 19، 30

20. یوحنا 14: 28

21. مرقس 13: 32

22. متی 11: 27؛ یوحنا 5: 20

23. مرقس 13: 24- 31

24. یوحنا 8: 56- 58 و هم مرجع‌های پانویس 10

25. یوحنا 1: 3، 10

26. یوحنا 1: 1

27. یوحنا 8: 12

28. یوحنا 5: 21

29. متی 20: 28؛ یوحنا 3: 16

30. متی 11: 28

31. متی 9: 6

32. متی 16: 27؛ اول قرنتیان 1: 7

33. یوحنا 5: 27؛ دوم تیموتاؤس 4: 8

34. دوم قرنتیان 5: 10

35. مکاشفه 11: 15، 22: 5